گبه دو طرفه یا پتویی چیست و چه کاربردی دارد؟
گبه پتویی یا گبهی دو طرفه، فرشی است که هر دو روی آن پرزبافی شده و چنانکه از اسم آن پیداست مصرف پتو دارد. گبههای دو طرفه عموماً کارِ لر بختیاری و لر فارس و قشقایی است. با نمونههایی که از کردهای غربی به دست آمده، بعید نیست که در گذشتههای دورتر علاوه بر لرها و قشقاییها مردمان بیشتری در دامنههای زاگرس آنرا بافتهاند و علاوه بر مصرف خود، آن را به نقاط دیگر هم صادرکردهاند.
بافتن گبههای دو طرفه میبایست قدمتی به مراتب بیشتر از نمونههای موجود داشته باشد. چنانکه قبلاً اشاره شد، آنتیوخوس، پادشاه سوریه در قبل از ظهور حضرت مسیح (ع) صاحب تعدادی از آنها بوده است. پشم نرم گبههای پتویی و پرز بلندی که در آن به کار رفته، عامل اصلی دلپذیری آنهاست. کسی که روی این فرشها مینشیند و یا آن را به روی خود میاندازد، لذت مطبوعی از نرمی و گرمی آن میبرد.
بخش عمدهای از این نرمی حاصل ساختار ویژهای است که این گبهها دارند تا قبل از آمدن پتوهای خارجی و ماشینی، عمده رختخواب عشایر را دست بافتههای خود آنها تشکیل میداد. هر چند برخی از عشایر به ویژه خوانین قادر به خرید لحاف و تشک آماده از دکانهای شهری بودند، اما اکثر چادرنشینان قدرت چنین خریدهایی را نداشتند و بالاجبار وسایل خواب را از محصولات خودشان تهیه میکردند. نمد یا نمدروکش شده یا جاجیم هر چند کار تشک را انجام میداد، اما نمد نرمی لازم را برای رواند از نداشت و جاجیم هم که از نرمی لازم برخوردار بود گرمی پتو و لحاف را فاقد بود.
اما گبه به تنهایی دارای همهی محسنات بود و زاگرسنشینان طی صدها و هزاران سال تجربه به آن دست یافته و شبهای سرد کوهستان را در پناه آن به گرمی میگذراندند. با این وجود وقتی پتوهای ماشینی انگلیسی، یزدی و سپس اصفهانی جایگزین گبههای دو طرفه شد، با سرعتی غیرقابل تصور این گبهها را از میدان به در کرد و در عرض مدت کوتاهی تولید این محصول به کلی متوقف شد و آنچه در دست عشایر باقی ماند، مصرف فرشهای زیرپایی را پیدا کرد و پرز نرم و نازک آنها که برای این منظور نبود به سرعت ساییده شد.
به همین دلیل هم امروز اکثریت گبههای دوطرفه که پیدا میشود، ساییده و فاقد پرز است. اما تقاضای زیاد بازار برای این گبهها به حدّی زیاد است که بر آنها پرز جدید میبافند و با همین شرایط هم آنها را به راحتی به فروش میرسانند.
آشنایی دنیای فرش با گبههای دوطرفه بسیار متأخر است اولین گبه دو طرفه که به ادبیات فرش راه یافت در سال ۱۹۸۳م بود و آن در مجلههایی به چاپ رسید و از آن به عنوان گبهای غیرمعمول یاد شد. دو سال بعد از آن اولین مقاله دربارهی گبههای دو طرفه در همین مجلهها درج شد و سپس نمونههای دیگری از این گبهها از حراجیها و گالریهای مربوط به فرش سردرآورد.
با این وجود تعداد آنها هیچگاه مطابق نیاز بازار نبود. آنچه به دست آمده، اگر شمرده شود هنوز هم به یک عدد سه رقمی نمیرسد. کمیابی و گرانی گبههای دو طرفه را نباید پدیدهای نو و مختص زمان حال شمرد چرا که این گبهها همیشه محصولی کمیاب و ارزشمند بوده است. دلیل آنهم روشن استان و آن مربوط به تولید آنها میشود. واژهی دوطرفه هر چند به محصول نهایی این گونه فرشها اطلاق میشود، اما عملاً با ابزار و ساختار آنها هم ارتباط دارد و لازم است که گفته شود، هم دار این گبهها دو طرفه است و هم بافنده دو نفر.
برخلاف دیگر گبهها، گبههای دورویه را حتماً باید بر دار عمودی بافت و آن هم نه یک دار عمودی معمولی که به دیوار اتاق تکیه میدهند، بلکه داری متکی بر خود که بدون هیچ تکیهگاهی به خود استوار باشد، تا دو بافنده به راحتی بتوانند در دو طرف آن قرار گیرند.
برقرار کردن چنین داری با وسایلی که امروزه وجود دارد، کار مشکلی نیست اما با در نظر گرفتن امکانات گذشته، برقرار کردن یک دار مستقل و بدون هیچگونه تکیهگاه، کار چندان آسانی هم نبوده است. تثبیت چنین داری نیاز به اهرمهای اضافی و تیرکهای چوبی بیشتر داشته که برای چادرنشینان تهیه آنها خالی از اشکال نبوده است. وقتی چنین داری تهیه میشده، دو بافنده در دو طرف در مقابل هم مینشستند. اگر چه آنها همدیگر را از بینابین تارها میدیدند و حرف همدیگر را میشنیدند، اما عملاً از کار هم خبر نداشتند.
لازمهی کار آنها این بود که قبل از شروع کار، هر یک طرح و نقشهای را در نظر بگیرند و با هم به توافق برسند. مثلاً یک بافنده نقشه «راهراه» را انتخاب میکرد بافنده دیگر مصمم میشد که نقشه «خانه درهم» را ببافد. پس از این تصمیم، این دو بافنده دو راه داشتند، یکی بافتن از طریق «رج به رج» و دیگر بافتن از طریق «گره به گره». راه اول هر چند یک بافنده را مدتی معطل میگذاشت تا بافنده دیگر رج خود را تمام کند و این عمل تا آخر به تناوب ادامه پیدا میکرد، اما از راه دوم یعنی بافت گره به گره، به مراتب آسانتر بود. زیرا در این بافت دو بافنده میبایست هم حرکات خود را با هم همگون و به اصلاح Synchronize کنند.
یعنی همین که بافندهی اوّل گرهی اوّل را میزد، بافندهی دوم میبایست گره دوم را بزند و این عمل را تا به آخر به نظم و به تناوب ادامه دهند. البته گفتن آن از عملش سادهتر است، زیرا این اعمال اگر با مهارت و هماهنگی انجام نشود، چه بسا که انگشتان دو بافنده، با هم برخورد کند و ایجاد اشکال کند. با مشکلاتی که شرح داده شد، طبیعی بود که تولید گبههای دو طرفه کم و قیمتشان به مراتب بیشتر از گبههای یک طرفه و معمولی باشد و بر همین مبنا بود که عشایر پتوهای خود را یک طرفه میبافتند و گبههای دو طرفه مخصوص شاهان و خوانین و اشراف بود که مایل بودند، پتوهای به مراتب نرمتر از پتوهای یک طرفه داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
با اصول و معایب هنر گبهبافی آشنا شوید
تغییر ارزان در دکوراسیون خانه با فرش گبه ماشینی