لغات و اصطلاحات تخصصی صنعت فرش ماشینی به زبان انگلیسی
لغات و اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد در صنعت فرش ماشینی که به همت آقای مهندس مهدی يكتا یکی از کارشناسان صنعت فرش ماشینی ایران تهیه شده است.
Area rugs: فرشهای کفی – قالیچه یا فرشی که فقط قسمتی از کف را بپوشاند ( مثلا چون بقیه کف از چوب یا مرمر است)
Auxiliary weft: اپود کمکی – پود کاذب در بافت لوپ
Axminster: سبک بافندگی آکس مینسترکه در قرن هجدهم در آکس مینستر انگلیس به وجود آمد. در این روش ریشه های نخ خاب را به طور جداگانه از روی ماسوره برداشته و در فرش قرار می دهند.
Beater: بیتر – زننده – کتک زن تکمیل
Binding warp: چله شل باف – چله بافت
Blurred contour: خطوط محو در نقشه
Boarded carpet: فرش های حاشیه دار
Body carpet: فرش بدنه – فرش هاش طرح دار یا ساده با پهنای برابر یا کمتر از ۱۵۰ سانتیمتر
Border: طره قالی – حاشیه نقشه
Border line: خطوط حاشیه طرح
Braided carpet: فرش قیطانی – کفپوش های دورویه ای که خاب ندارند و از به هم دوختن قیطان و ریسمان به وجود می آیند.
Broadloom carpet: فرش برادلوم – فرش عریض – عموما به فرشهایی اطلاق می شود که عرض آنها از ۱۲ فوت بیشتر باشد. اصطلاح برادلوم به بافت خاصی تعلق ندارد و فقط مربوط به عرض است.
Broken pattern: نقشه شکسته – شکسته شدن نقشه بافت بعلت اشتباه بافنده یا خرابی کارت نقشه
Broken pick: پود شکسته – کمبود قسمتی از پودکامل و اصلاح نشدن آن توسط بافنده
Brushing: برس زنی
Brussels carpet: قالی بروکسل – فرش خاب حلقه ای از جنس نخ های پشمی یا فاستوني که در ماشینهای مجهز به ژاکارد بافته می شود . این فرش را بر اساس تعداد رنگ ( سه رنگ ، چهار رنگ ، … تا شش رنگ) می شناسند. بعضی ها نام Body Brussels به آن داده اند
Buckling: بغ کردن – موجدار شدن – فرشی که به خاطر موج دار بودن نمی توان روی زمین پهن کرد.
Bumping: کوبیدن دفتین – اشكالي در دستگاه هاي بافندگي تاري پودي
Carpet density: اتراکم فرش – تراکم پودی فرش
Carpet loom: ماشین بافندگی فرش
Carpet roll: رول فرش – طاقه فرش
Carpet tile: قطعه فرش – عموما به فرش های مربعی شکل گفته می شود که اندازه آنها ۱۸در ۱۸ اینچ است و از فرش های عریض برش داده می شوند.
Carpet surface: رویه فرش
Carpet with shadow effect: فرش سایه نما
Carriage rail: ریل تیغ
Carving: کنده کاری – برجسته زنی
Chain warp: چله شل باف
Chenille Axminster: نامی که اشتباها به فرشهای شنیل داده اند
Chenille carpet: فرش شنیل – نوعی فرش ماشینی لوکس و گران قیمت که برای خاب از نخ شنیل وبرای تار از پنبه اسفاده می کنند. تعداد رنگ آن نامحدود است . به خاطر نحوه تغذیه نخ های رنگ به دستگاه که شبیه آکس مینستر است ، بعضی ها به اشتباه شنیل آکس مینستر گویند.
Chor: رنگ
Clinging: گیرکردن نخ به نخ مجاور یا چیز دیگری
Cloth take-down: قسمت پیچش
Coarse rug: افرش ضخیم – فرش با خاب زیاد
Cob webbing: تارعنکبوتی – حالت شدیدتر پرزدهی فرش که الیاف آزاد سطح فرش به هم چسبیده و تشکیل تارعنکبوتی می دهند.
Color frame: تعداد رنگ ماشین بافندگی
Comber board: کمبر برد – صفحه سوراخدار بالای میل میلکهای ژاکارد که هارنیش از آنها عبور می کند
Computer grade carpet: فرشهایی که به خاطر تولید کمتر الکتریسیته ساکن ، در زیر یا محیط اطراف کامپیوترها استفاده می شوند.
Cone: بوبین – دوک – بسته نخ
Contract carpet: فرش سفارشی
Contracted cloth: کچلی – قسمتی از فرش که ارتفاع خاب کمتری دارد
Contraction: کچلی خاب
Cop winding: کوپس پیچی
Corinthian: سبک کرینت (آکس مینستر) که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود.
Course: رج –ردیف ( مرحله)
Crabtree: کرابتری – کمپانی بزرگ سازنده ماشین های آکس مینستر
Crank shaft: میل لنگ
Creel: اقفسه
Creeling: پرکردن بوبین های خالی قفسه با بوبین های پر
Creep operation: حالت تک ضربه
Creep speed: سرعت تک ضربه
Cropping: روکارگیری قالی
Cross section: سطح مقطع
Crushing: نمدی شدن – حالتی که ضخامت فرش براثر نیروهای دینامیکی یا استاتیکی کاهش می یابد.
Dancing roller: غلتک کشش آهار
Day laborer: کارگر روزمزد
Day work: روزمزدی
Dead pile: خاب مرده – خاب ساكن
Dead point: انقطه مرگ
Decorative rug: قالی تزئینی
Deflecting roll: غلتک راهنما
Density: تراکم – تراکم تاری یا پودی
Direct beaming: چله پیچی مستقیم
Double cloth loom: نام دیگر ماشین های بافندگی Face-to-Face
Double loop: حلقه دوبل
Double pick: عیب دوپودی ( دو پود در یک دهانه قرار می گیرند )
Double pile: گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند
Double point: گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند
Dummy weft: پود کاذب – پود فرعی
Edging: حاشیه دوزی
Edging blade: تراز کردن هارنیش ها
Erection: نصب ماشین آلات
ESD (Electrostatic Discharge) carpet: فرش ESD – فرش هایی که ولتاژ الکتریسیته ساکن آنها کمتر از ۲۰۰ ولت است و برای محیط های الکتریکی مناسب هستند. این فرش ها را با چسب های رسانا به زمین متصل می کنند.
Face to face carpet: فرش رویه به رویه – فرش به هم چسبیده – فرش رودر رو
Fading: کم رنگی – کاهش تدریجی رنگ فرش براثر نور طبیعی و مصنوعی یا گازهای مخرب
Fell: لبه کار – لبه فرش در امتداد دفتین
Felting: نمدی شدن – تغییر حالت سطح فرش به خاطر فشرده شدن الیاف خاب
File cut: دندانه تیغ شیرینگ
Fillamentation: رشته رشته شدن – فيلامنتي شدن – رشته های شکسته ای که از بدن نخ بیرون می آیند
Filling brake: اترمز نخ پود
Filling contraction: جمع شدگی پود (بافندگی)
Float: نخ شناور – نخ نبافت
Floating dead pile: خاب مرده شناور
Floating: شناور – حالتی که خاب مرده در داخل فرش به صورت شناورحرکت می کند
Flocking: نقشه برجسته – روشی برای تولید فرشهای نقشه برجسته
Floral: فرشی که در آن نقش شاخ و برگ و گل و بوته باشد
Fluff: اپرز – موها و الیاف نرم و کوتاه – کرک
Fluffing: پرزدهی – پرزهای روی فرش که از مرحله تولید باقی مانده اند اما پس از استفاده یا تمیز کردن محصول از بین می روند.
Folded yarn: نخ چند لا
Foot traffic unit: پاخوردگی – تعداد راه رفتن شخص در یک محل مشخص را گویند. این پارامتر به چهار دسته تقسیم می شود: ۱) سبک : کمتر از ۱۰۰ بار در روز ۲) متوسط : ۱۰۰ بار تا ۱۰۰۰ بار در روز ۳) سنگین : ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ بار در روز ۴) فوق العاده سنگین : بیش از ۱۰ هزار بار در روز
Frame: دستگاه – ماشین – وسیله – ورد – رنگ
Friese yarn: نخ فریز – نخ هایی با تاب بالا که به ظاهر فرش حالت برآمدگی یا بوکله می دهند.
Fringe: ريشه
Fringing: ریشه دوزی
Fuzzing: پرزدهی – سطح پرزدار فرش که به واسطه بیرون زدن الیاف بر اثر سایش به وجود می آید
Grading: درجه بندی
Grey cloth: چبرزنت – کرباسی
Grind stone: سنگ تیغ
Hair carpet: فرش موئی – فرشی که از الیاف حیوانی نظیر بز و اسب و سایر حیوانات رمه بجز گوسفند بافته می شود
Hairiness: موئی شدن – پرزدهی سطح فرش که با برس و مکش خارج نمی شود.
Hard weaving carpet: افرش ضد سایش
Harness: ورد – ریسمان ژاکارد – هارنیش
Harness angel: زاویه هارنیش – زاویه ورود نخهای هارنیش به ماشین بافندگی
Harness crossing time: زمان بسته شدن دهانه نخ های خاب
Harness draft: نقشه هارنیش کشی
Headle: میل میلک
Heald frame: ورد
Heat setting: تثبیت تاب نخ با حرارت یا تثبيت حرارتي
Hemp: کنف – لیف ساقه ای شاهدانه
Hybrid carpet: فرش مخلوط – فرشی که در آن از دو یا چند نوع نخ استفاده شده است.
High pile carpet: فرش پرز بلند
Honing: عملیات تیزکردن تیغ شیرینگ
Hook: قلاب
Hooking plan: نقشه هارنیش کشی
Hospitality carpet: فرش مسافرخانه ای
House hold Textiles: منسوجات خانگی
Inching speed: سرعت تک ضربه
Incorporated: اینکورپوریتد – حالتی که خاب مرده به داخل فرش می رود
Incorporated dead pile: خاب مرده اینکورپوریتد
Indentation: فرورفتگی روی فرش بر اثر فشار وسایل سنگین مثل مبل
Indoor air quality (IAQ): کیفیت هوا که توسط ساکنین محیط دربسته تنفس می شود.
Jaspe: ادورنگی – خطوط باریکی که حاصل از اختلاف شید یک رنگ مشابه در فرش می باشند. عیب دورنگی می تواند براثر اختلاف تاب دو نخ مشابه به وجود آید.
J Cut: برش J – برش نامناسب نخ خاب که به خاطر عدم تنظیم تیغ یا کشش نایکنواخت بوبین نخ می باشد
Knife rope: بند تیغ
Labeling: برچسب زنی
Ledger blade: تیغه تخت (شیرینگ) – چاقوئی (کاشان)
Length wise: طول باف
Let off: تغذیه تار به ماشین بافندگی
Leveling: اتراز کردن هارنیش ها
Lifting lever: بازوی ورد
Loop in backside: قل زدگی – لوپ پشت فرش
Mat:زیرتلفنی- زیرپائی (اتومبیل) – زیرظرفی – پادری
Medallion: ترنج وسط قالی
Mending: رفوگری
Mirror effect: حالت قرینه که هنگام بافتن نوشته یا متن به وجود می آید
Mirror woven: قرینه بافی
Misdraw: طراحی اشتباه – نخ کشی اشتباه
Mixed contour: خطوط درهم
Multi level surface carpet: فرش با نقشه برجسته
Not through to the back: حالتی که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود
Opener: چکشی – بازکننده سر گریپر
Oriental carpet: فرش دستباف شرقی – فرش اصيل
Outdoor carpet: افرش محوطه – نوعی فرش که طوری طراحی می گردد که نسبت به رطوبت ، دمای بالا و اشعه ماورابنفش مقاوم باشد.
Overlocking: ریشه دوزی
Perceived quality: کیفیت حسی – تعیین کیفیت فرش با لمس کردن، نگاه کردن . غالب مصرف کنندگان این عبارت را با کیفیت واقعی فرش اشتباه می گیرند.
Piece length: متراژ بافی
Piece working: کارمزد بافی
Pile thickness: ضخامت خاب که با کسر ضخامت برزنت از ضخامت کلی فرش به دست می آید.
Pilling: پرزدهی – پفکی شدن و ریزش : حالتی که الیاف به صورت گلوله درآمده و روی سطح فرش قرار می گیرند. این الیاف با برس و مکش خارج می شوند
Plaiter: ارول کن فرش
Pull-out device: پودکش (بافت لوپ)
Radio: رادیو – پارامتری که رابطه بین رج های خاب و تعداد خطوط افقی نقشه فرش را نشان می دهد
Residential carpet: فرش خانگي – فرش های ارزان قیمت که در خانه های پیش ساخته و هتل های کم خرج استفاده می شوند
Resilience: برگشت پذیری فرش – توانایی خاب فرش برای بازگشت به حالت اولیه پس از واردکردن فشار یا عبور و مرور
Reverse motion: حرکت عکس
Rug with silk accent: قالی با گل ابریشم
Seams: اسرطاقه بین رول – سرطاقه فرش (تکمیل) – محل اتصال دو طاقه فرش به یکدیگر
Sectional warping: چله پیچی بخشی
Sectioning: مقطع گیری از الیاف
Selvedge device: دستگاه حاشیه بافی – بچه ژاکارد
Selvedge take-up: پیچش ضایعات حاشیه
Serging: حاشیه دوزی کناره های فرش
Shading: سایه دار شدن – حالت سایه روشن سطح فرش که براثر تغییر جهت خاب دیده می شود . با وجود این که انعکاس نور متفاوت است اما با دورنگی فرق دارد.
Shadow effected carpet: افرش سایه نما
Shaggy rug: قالی پرز بلند
Shearing: تراش دادن پرز های فرش – ماشین تراش پرز – دستگاه شیرینگ
Sisal: سیسال – نوعی کفپوش ماشینی شبیه گلیم که تعداد رنگ در آن محدود بوده و بیشتر از رنگهای طبیعی مثل قهوه ای، مشکی و سفید استفاده می شود.
Sizing: آهارزنی
Slack warp: چله شل باف
Slay: دفتین
Sluff off: رودگی – روده شدن پود
Spike roll: غلتک سوزنی
Sprouting: ببالا آمدگی خاب – نوک زدن خاب- حالتی که ریشه های خاب از سطح فرش بیرون می زنند
Stuffer warp: چله سفت باف
Surface touch: زیردست
Symmetric weave: بافت متقارن
Taking up: پیچش فرش – عمل پیش کشیدن و پیچیدن تدریجی فرش بافته شده در ماشین بافندگی
Taking down: اپیچش فرش – عمل پیچش فرش بافته شده بر روی غلتک های رول کن
Tangle: به هم گیر کردن نخ – گوریده شدن نخ یا الیاف
Through to the back: حالتی که نقشه فرش از پشت آن قابل رویت است
Tie up: زه کشی – هارنیش کشی
Tone on tone: طراحی فرش با استفاده از شیدهای مختلف یک رنگ
Tournay carpet: اصطلاحی که در بریتانیا برای فرش های مخملی با خاب یک شانزدهم اینچ به کار می برند
Uneven cut: برش نامرتب – حالتی که به واسطه کندی تیغ ، سطح فرش نخ نما می شود.
Wall to wall: سرتاسری
Weft wise: عرض باف